سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق همه ی بچه های سال 2010 فوتبال *پیپ پیپ هورا*

AHNAD

 

صحنه معروف علی کریمی در جام جهانی 2006

علی کریمی از هر جهت یک ستاره بی‌نظیر برای فوتبال ایران به حساب می‌آید.

 مرد خارق‌العاده‌ای که قدرت درهم پیچاندن چندین مدافع حریف در کمترین فضای ممکن را دارد، بیرون از میدان هم عنصری متفاوت و عجیب است. سوپراستار بزرگ فوتبال آسیا که روزی میروسلاو بلاژویچ در موردش گفته بود «اگر توانایی کریمی با انگیزه دایی تلفیق می‌شد، بزرگترین فوتبالیست‌ جهان در ایران به دنیا می‌آمد!»

 

به اندازه‌ای روی سکوها دلبری کرده که در ضیافت بازگشتش به پرسپولیس، یکصد هزار هوادار ورزشگاه آزادی را پر می‌کنند! این روزها دوباره حرف علی کریمی سر همه زبان‌ها افتاده و مصاحبه جنجالی‌اش علیه کادر مدیریتی استیل‌آذین‌ و به تبع آن، اخراج غیرمنتظره‌اش به خبر اول همه محافل ورزشی تبدیل شده است. مروری کوتاه می‌کنیم بر زوایای جالبی از زندگی حرفه‌ای «عصیانگر آرام!»؛ مردی که معمولا چیزی نمی‌گوید، اما وقتی زبان می‌گشاید، خواب از چشمان یک قوم می‌رود!

با ناصر ابراهیمی

پیرمرد هیچی بلد نیست!

ستاره کرجی فوتبال ایران بعد از یک جنجال درست و حسابی در مسابقه سالنی استقلال و فتح، به عضویت پرسپولیس درآمده است. سال‌ها، سال‌های اقتدار علی پروین و گروهش به حساب می‌آید. حرف سلطان، فصل الخطاب است و هیچ کس حق نتق کشیدن ندارد. با این همه ستاره جوان تیم قهرمان ایران همه چیز را به هم می‌ریزد و طی گفت‌وگویی با روزنامه صبح ورزش در خردادماه 78، کیفیت فنی پایین تیم پروین را زیر سوال می‌برد! هضم این موضوع برای سلطان غیرممکن است، به ویژه از آن جهت که کریمی در مصاحبه کم‌نظیرش آشکارا از ناصر ابراهیمی نام برده و او را یکی از عوامل بد بازی کردن پرسپولیس نامیده است. پروین جوش می‌آورد و کریمی را به طور موقت اخراج می‌کند. ستاره جوان اما در رختکن تیم از سلطان عذرخواهی می‌کند و به تمرینات باز می‌گردد.

با استقلال

گلی که کارنامه‌اش را زیرورو کرد

این گل نقطه عطف کارنامه علی کریمی محسوب می‌شود. روز نهم دی‌ماه 79 است و داربی حساس پایتخت از راه رسیده. بازی رفت دو تیم با بی‌انضباطی‌های مکرر فدراسیون وقت تا اوایل زمستان به تعویق افتاده و علاوه بر حساسیت جدولی، حضور مهدی هاشمی‌نسب در استقلال نیز بر التهاب‌های این رقابت افزوده است.

کریمی و هاشمی نسب

بازی چنان هیجانی دارد که ورزشگاه آزادی راس ساعت 9 مملو از تماشاگر می‌شود. این مسابقه اتفاقا، یکی از درخشان‌ترین بازی‌های کریمی است. ستار همدانی را برای مهار او گمارده‌اند، اما جادوگر چنان بلایی بر سر این بازیکن آذری- که دست بر قضا آکتور اول حضور جنجالی هاشمی‌نسب در استقلال هم بود- می‌آورد که صبح روز بعد یک روزنامه ورزشی تیتر می‌زند «دریبل‌های کریمی گفت: ستار مدافع نیست!» نیمه اول پر از تنش، اما بدون گل به پایان می‌رسد تا اینکه با آغاز وقت دوم یکی از همان استارت‌های انفجاری کریمی باعث گرفتن یک خطای پنالتی می‌شود.

گل بهروز رهبری‌فر را محمد نوازی پاسخ می‌دهد تا در حوالی دقیقه 87 و درست همان جایی که همه آماده ترک ورزشگاه می‌شوند، زلزله رخ بدهد. یک توپ سرگردان از جناح چپ روی دروازه پرسپولیس ارسال می‌شود، عابدزاده موقع خروج لیز می‌خورد و مهدی هاشمی‌نسب با یک ضربه سر تیر خلاص را به شقیقه پرسپولیس شلیک می‌کند. ضلع شمالی آزادی را ماتم گرفته است. همه آماده شنیدن سوت پایان داور کره‌ای هستند که ناگهان اوت علی انصاریان با دخالت افشین پیروانی جلوی پای کریمی می‌افتد. جادوگر سرخ هم در کمال خونسردی با یک ضربه قیچی چنان گلی به استقلال می‌زند که تصویرش تا مدت‌ها از ذهن دوآتشه‌ها پاک نخواهد شد. هواداران پرسپولیس به مرز انفجار رسیده‌اند و محبوبیت آقای شماره 8 به شکل غریبی افزایش یافته است.این گل زیبا، پروسه سوپراستار شدن کریمی را تسریع کرد.

با علی دایی

... و شهریار در آغوش خدا

بدون تردید جنجالی‌ترین مصاحبه ژورنالیسم ورزشی در ایران، برازنده مصاحبه‌ای است که بهار 85 علی کریمی با هفته نامه تماشاگران کرد. در اتمسفر بسته فوتبال ایران،‌جادوگر چنان نطق آتشینی به خبرنگاران بهت‌زده تماشاگران تحویل داد که اجزایش هنوز مورد استفاده روزنامه‌نگاران است. معروفترین جمله آن مصاحبه این بود که کریمی با انتقاد از نحوه بازی شماره 10 تیم ملی، اعلام کرده بود:«دایی را خدا بغل کرده است!» علاوه بر این، وی در تشریح گل‌های دایی عقیده‌اش را خیلی شفاف گفت:«توپ به قلم بندش می‌خورد و گل می‌شود!» در فرازی دیگر از این مصاحبه تاریخی، کریمی جهت عکس جریان آب شنا می‌کند و برخلاف رسم آن روزها که همه ستاره‌ها از نوع قراردادهای عابدینی ابراز رضایت می‌ کردند، یک جمله عجیب می‌گوید:«خوشحالم که یک ریال از قراردادم به عابدینی نرسید!»

علی کریمی

در امارات

وقتی وینفردشفر هنگ کرد!

اواسط سال 80 است و علی کریمی در لباس الاهلی ‌امارات فصلی از زیباترین نمایش‌هایش را به معرض دید می‌گذارد. محبوبیت او در دوبی غیرقابل توصیف است. در ورزشگاه خانگی ‌الاهلی آژیری تعبیه شده فقط به این منظور که هر وقت علی کریمی پا به توپ شد، به صدا در بیاید! شاگردان وینفرد شفر با جدیت در حال تمرین هستند و علی کریمی هم به سبک خودش و با آن بی‌تفاوتی عجیب و منحصر به فردش در انتهای صف آرام می‌دوید. همه چیز منظم به نظر می‌رسد تا اینکه ناگهان علی کریمی از حرکت باز می‌ایستد و دویدن را رها کند. اولین حدس، مصدومیت است، اما او دستش را وارد شورت ورزشی‌اش می‌کند و با خونسردی باور نکردنی خود، موبایلش را بیرون می‌آورد و شروع به حرف زدن می‌کند! فکر می‌کنید واکنش شفر حیرت زده چیست؟ فقط تماشا می‌کند؛ همین!

در ایرلند

جشن تولد؟ خوابم می‌آد!

در مورد بی‌تفاوتی‌های کریمی داستان‌های فراوانی نقل می‌شود. مدیر برنامه‌های جادوگر در مصاحبه‌‌ای اذعان کرده بود هنگام برگزاری فینال جام‌جهانی، او در حال تماشای سریال زیر آسمان شهر بوده است! کریمی بارها در مصاحبه‌ها و یا گفت‌وگوهای خصوصی‌اش اعلام کرده بود که اگر به ثروت کافی از راه فوتبال دست پیدا کند، این رشته ورزشی را در اوج جوانی رها خواهد کرد، هرچند اطرافیانش نگذاشتند این کار را بکند! در یکی دیگر از همین بی‌علاقگی‌های عجیب، آبان ماه 80 و در شرایطی که تیم ملی در اردوی ایرلند برای انجام بازی رفت پلی‌آف راهیابی به جام جهانی 2002 به سر می‌برد، ایرانیان مقیم این کشور تدارک جشن وسیعی را برای تولد کریمی دیدند.

انواع و اقسام هدایا به علاوه یک کیک بزرگ آماده بود.همه در طبقه همکف جمع شده بودند و منتظر کریمی بودند، اما جالب اینکه ستاره فوق‌العاده، در طبقه فوقانی روی تختش دراز کشیده بود و در پاسخ به اصرار مسوولان و بازیکنان تیم، فقط یک جمله به زبان می‌آورد:«خوابم می‌آد!» سرانجام با هر زحمتی بود، شماره هشت جادویی را راضی کردند تا در مراسم حاضر شود، اما در راه‌پله‌ها در گوش یکی از همبازی‌هایش، احساسش را در مورد این همه شور و هیجان گفت:«راستش نمی‌فهمم این کارها یعنی چه!» البته این اولین نوع از این قسم واکنش‌ها نبود. کریمی بعدتر هم که مرد سال فوتبال آسیا شده بود، پایین سن در پاسخ به پرسش‌های کلیشه‌ای خبرنگاران، با به زبان آوردن این جمله که «هیچ احساس خاصی ندارم»، همه آنها را شوکه کرده بود!

کریمی و کاوپانپور

خشم فرانچسکو!

یکی از برش‌های بی‌بدیل تکنیک‌ علی کریمی، به مصاف دوستانه ایران و تیم باشگاهی رم ایتالیا مربوط می‌شود. در جریان این بازی تدارکاتی، شماره هشت تکرار نشدنی کشورمان در اوایل مسابقه یک توپ را تصاحب کرد و ستاره‌های گرانبهای تیم ایتالیایی را با یک حرکت مارپیچی دیدنی جا گذاشت. جادوگر پس از دریبل چهار، پنج بازیکن رمی، شلیک سهمگینی را روانه دروازه میزبان کرد که با بد اقبالی به تیر دروازه حریف خورد! این حرکت چنان بازیکنان رم را در هم آشفت که چند دقیقه بعد، کاپیتان توتی پس از از دست دادن یک موقعیت مناسب گلزنی، از شدت عصبانیت با لگد تیر دروازه کشورمان را هدف قرار داد! بازیکنان رم گمان نمی‌کردند تیم ما حرفی برای گفتن داشته باشد، اما حرکت ویرانگر کریمی، حساب کار را دستشان داد!

با نمایندگان اتلتیکو مادرید

بهت لژیونرها

اواخر دوران حضور علی کریمی در پرسپولیس، مشتری‌های دست به نقد زیادی در اروپا برای او پیدا شده بود. با این همه، جادوگر ترجیح می‌دهد خیلی از خانواده‌اش دور نشود. در جریان مرحله گروهی مسابقات جام باشگاه‌های آسیا در اسفندماه سال 79، پرسپولیس در تهران میزبان الهلال و الاتحاد عربستان و نیز ایرتیش پاولدار قزاقستان بود. سرخپوشان پس از مساوی برابر قزاق‌ها و الاتحادی‌ها، چاره‌ای غیر از پیروزی بر الهلال نداشتند. دست بر قضا نمایندگان باشگاه اتلتیکو مادرید نیز در ورزشگاه آزادی حاضر شده بودند تا نمایش علی کریمی را زیرنظر بگیرند و اتفاقا این، یکی از نمایش‌های دلپذیر جادوگر بود. وقتی در اواخر نیمه اول شماره هشت استثنایی توپ را گرفت و با حرکت تماشایی عرضی‌اش چند مدافع را جا گذاشت تا کار را به تساوی بکشاند، حسی مرکب از ذوق و حیرت نمایندگان تیم اسپانیایی را فرا گرفت، اما افسوس که جادوگر سودای اروپایی شدن نداشت!

بی حسی تاریخی!

در دوران حضور علی کریمی در الاهلی امارات، برای او معلم زبان انگلیسی گرفته بودند تا به ادبیات جهانی آشنا شود و گام بلندی در مسیر حرفه‌ای‌اش بردارد. با این اوصاف نقل است که او معمولا ابتدای تایم کلاس‌های خصوصی‌اش را خواب بوده و معلم بخت برگشته که اطلاعی از موقعیت شاگردش نداشت، مجبور می‌شده دقایق طولانی را در انتظار کریمی به سر ببرد.

ابوالفضل جلالی می‌گوید در یکی از روزهایی که عکس و خبر کریمی به تیتر اول همه روزنامه‌های ورزشی ایران تبدیل شده بود، وی آنها را برای مطالعه کریمی تهیه کرده و روی میزش ریخته بود. طبق معمول معلم آمده و پس از چند دقیقه انتظار، کریمی آماده شروع کلاس شد. استاد زبان انگلیسی که این فرصت کوتاه با سردرگمی وحیرت عکس شاگردش را روی جلد روزنامه‌ها ورانداز کرده بود،‌انتظار عکس‌العمل فوق‌العاده‌ای از کریمی داشت، اما شاگرد او ... دریغ

علی کریمی ستاره پیشین تیم ملی فوتبال ایران

از یک نگاه ساده!

خداحافظ تیم ملی

اواسط سال گذشته بود که علی کریمی در وصف فدراسیون فوتبال فعلی، از آن جمله تاریخی استفاده کرد:«این ضعیف‌ترین فدراسیون فوتبال در ده سال اخیر است!»

جمله جادوگر آرام، شوک عجیبی را به بدنه فدراسیون فوتبال وارد آورد، تا جایی که متولیان مربوطه حکم به اخراج او دادند. کریمی اما حرفش را پس نگرفت و بعد از اندکی کش و قوس، سرانجام همه چیز به تصمیم دایی منوط شد. شهریار هم که در دوران جام‌جهانی بدون اسم بردن از شخص خاصی، عده‌ای را به نگاه کردن در چشم او و پاس ندادن به وی متهم کرده بود، رسما اعلام کرد کریمی را نمی‌خواهد. ستاره فوتبال ایران که با یک قرارداد گران‌قیمت به عضویت السیلیه قطر در آمده بود، پس از شنیدن اظهارات دایی مصمم شد مچ او را بخواباند. این چنین بود که به پرسپولیس برگشت و با علم به فشار هواداران پرشمار این تیم، بازی‌هایش را آغاز کرد. این یکی از معدود دفعاتی بود که جادوگر صاحب انگیزه شده بود، بنابراین در هفته‌های ابتدایی حضورش در جمع سرخپوشان، سنگ تمام گذاشت و چندین گل زیبا به ثمر رساند.

 علی دایی به تدریج متوجه شد با اتمسفر فعلی، ادامه جنگ به نفع او نیست. بنابراین وی را به تیم ملی فرا خواند، اما کریمی بعد از بازی رفت پرسپولیس- ابومسلم، از حضور در اردوی تیم ملی امتناع کرد. جدل‌ها تا بازی پرسپولیس و سپاهان ادامه داشت، تا اینکه در نهایت و بین دو نیمه بازی مزبور، طی اتفاقی عجیب و بی‌سابقه، دایی را به زور وارد راهروهای زمین شماره یک آزادی کردند تا با کریمی آشتی کند. گرچه جادوگر برخلاف میلش تن به روبوسی با سرمربی تیم ملی داد، اما صراحتا اعلام کرد دعوت او را نخواهد پذیرفت. بعد از پایان دوران حضور دایی در تیم ملی، قطبی کریمی را به تیم ملی دعوت کرد و جادوگر در کمال تعجب به این دعوت لبیک گفت تا اتفاقات اردوی اتریش رخ داد و باعث خداحافظی او از تیم ملی -شاید برای همیشه- شد.

عباس انصاری فرد و علی کریمی

با عباس انصاری‌فرد

مدیران پورسانت بگیر!

داستان درگیری با حاج عباس هم از همان عصبانیت‌های مخصوص و عجیب علی کریمی بود. شماره هشت جادویی، در بحبوحه سردرگمی و نا به سامانی‌های پرسپولیس، ناگهان حاضر به گفت‌وگو با یک خبرگزاری شد و به شدیدترین شکل ممکن علیه مدیران تیم مصاحبه کرد. او آنها را به سوءمدیریت و دلالی متهم نمود و به هیچ‌وجه حاضر به پس گرفتن حرف‌هایش نشد. وقتی بعد از بازی پرسپولیس و پیام، به او خبر دادند عباس انصاری‌فرد حکم اخراج وی را صادر کرده است، گفت:«برای فوتبالی که انصاری‌فرد مدیر آن است، متاسفم!» جادوگر البته کماکان روی مواضعش باقی ماند، هر چند که در آستانه داربی پایتخت، با وساطت اطرافیان تیم حاضر به تحمل آشتی مصلحتی دیگر هم شد و روی عباس انصاری‌فرد را بوسید!

با آجورلو

این مدیریت جواب نمی‌دهد!

اگر چه از قبل هم پیش‌بینی می‌شد آب علی کریمی و آجورلو در یک جوی نرود، اما شاید کمتر کسی می‌توانست حدس بزند جدایی آنها از هم چنین شکل جنجالی و عجیبی داشته باشد. بعد از مصاحبه تند جادوگر - به سبک خودش- علیه مدیریت فعلی استیل‌آذین و بیان این اظهارنظر عجیب که «اگر مهریزی بود، شاید قهرمان می‌شدیم» عوامل مدیریتی در باشگاه استیل‌آذین به موضوع واکنش نشان دادند و با انتشار بیانیه‌ای عجیب و غیر مرتبط،‌عذر جادوگر را خواستند. به این ترتیب، در همین ابتدای راه یکی از مدعیان اصلی قهرمانی وارد یک بحران بزرگ شد. به این ترتیب که فعلا آینده مدیریتی استیل‌‌آذین به مخاطره افتاده؛ به ویژه با توجه به حمایت بازیکنان این تیم از کریمی که همه چیز را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.

منبع:گل


نوشته شده در چهارشنبه 89/5/27ساعت 10:10 صبح توسط AHMAD گلهایی که امروز شما به من زدید ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس