چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
سلام
سايت جالب وزيباي داريد اميدوارم موفق باشيد به ماهم يه سري بزن مطالب جالبي را گنجاندي
ياد دارم در غروبي سرد سرد مي گذشت ازکوچه ما دوره کرد
دادميزد:
کهنه قالي ميخيرم , دسته دوم جنس عالي ميخريم
کاسه وظرف سفالي ميخريم
گرنداري کوزه خالي ميخريم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهي کشيد بغضش شکست
گفت : اول ماه است ونان در سفره نيست
گفت : اي خدا شکرت ولي اين زندگيست ؟
بوي نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بوده
خواهرم بي روسري بيرون دويد
گفت آقا:
سفره خالي ميخريد ؟<ءءءءءءءءءءءء